دوش٬ از بازار ٬سوی خانه آمد شوی ما
گفت٬ هیهات از گرانی ٬ای خدا ٬در کوی ما!
بس که گشتم در پی یک جنس ارزان هر کجا
درد بگرفته ست هم پا ٬ هم سر زانوی ما!
کاش می خواندیم وردی٬ میشد ارزان هر چه هست
کاشکی در آن اثر می کرد این جادوی ما!
کاشکی من یک نشانی داشتم از کوی دوست
زانکه او گفته ست: ارزانی بود در کوی ما!
هم گرانی ٬هم تورم٬ هر دو هست از شایعات!
هر که خواهد گوجه ی ارزان ٬ بیاید سوی ما!
کاش می دانست همچون گوجه های کوی او
سرخ می باشد ز سیلی٬ صورت ما ٬روی ما!
کاش می دانست از بی گوشتی سبزی خوریم!
قاطر مشتی رجب هم٬ بهترین الگوی ما!
معده ی ما همچو او گردیده چندین قسمتی!
روی هم تغییر کرده شکل و خلق و خوی ما!
ترسم از شبها که بالاتر رود روز دگر
این تورم هم شده با نرخ خود٬ لولوی ما!
تا که اسمش بر زبان آید بدون اختیار
سیخ می گردد به روی این تن ما٬ موی ما!
کاش می شد کله ی دیو گرانی را برید!
ماست هم گر چه نمی برد سر چاقوی ما!